وسالهاست
نبودنهایت بزرگترین دروغ ۱۳ من است
.
به سرزمین افکارِ بیپایان تبعید شدهام
در عمیقترینهایم هرشب سقوط میکنم
اما در این منها هیچ خودمی نمییابم
هنوز در آسمان معلق ماندهام
راستی اگر هرگز خیالِ این آسمان از سرمنپرد چه کنم؟
.
نه رسیدنی
نه شیرینی
حاصل نمیشود
این آرزوها کال ماندهاند
گویی جایی این حوالی نگاهی آرزوهایم رانفرین کردهاست
.
پناه میبرم از شرِ حرفهایشان به آغوشخدایم
.
پرسید: آسمان هم میتواند بخندد؟
جواب داد: آسمانی که من دوستش دارم
کم میخندد اما وقتی لبخند میزند
دلم میخواهد کل جهان کور شوند
تا تنها من خندههایش را ببینم
.
آرامِجان کاش عذر کل دنیا را بخواهی
میخواهم در سیاهی چشمهایت به تنهایی
غرقِ تماشایت شوم
.
شب غربت غریبانهست
خلوت خود با منی که در روشنی روز دستفراموشی سپرده شدهست
و امان از ناگفتههای آن من که تا خودسحر هرچه میگویید تمامی برایش نیست
درباره این سایت