محل تبلیغات شما

دلتنگی‌های تنلبار شده‌ام

برایم گلستان نمیشود

میسوزد میسوزاندم

.

بیا و بمان

تا سپیدی تک به تکِ تارِ موهایمان

تا اولین لمسِ زبری دست‌هایمان

تا آخرین چین و چروک صورت‌هایمان

.

چشم‌هایتجهان من بود

رفتیو با رفتن‌ات

چشماز کل جهان بسته‌ام

نمیشود عشق را ترک کرد

در کم‌ات،کم می‌آورم

با یک فوت فروریخته بود

جهان ,چشم‌هایت ,چین ,چروک ,آخرین ,دست‌هایمان ,چشم‌هایت جهان ,جهان من ,من بود ,صورت‌هایمان چشم‌هایت ,چروک صورت‌هایمان

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

باشگاه کمانداران لیان taconbobsbe دنیای فیلم بازار آذربایجان laumateci علیرضا شمالی باران مهربانی آموزش قالیبافی تابلوفرش و گلیم بافی درتهران iracemla دانشکده فنی و حرفه ای پسران خرم آباد benirilof